مقدمه ای بر بازی مدال افتخار
با توجه به اینکه Call of Duty با کمپینهای داستانی کدگذاری شده توسط مایکل بی ظاهراً برای همیشه در کانون توجه قرار گرفته است، شاید نتوان فراموش کرد که پیش از آن مدال افتخار یکی از بهترین نسخه ها در سری بازی های شوتر بود. اکنون در بیست و پنجمین سالگرد تولید این سری زمان خوبی است تا در مورد تاریخچه Medal of Honor، قله ها، نقاط فرود آن، عناوین اصلی در فرنچایز و… بیاندیشیم.
بازی مدال افتخار (1999)
اولین مدال افتخار که توسط استیون اسپیلبرگ در مورد جنگ جهانی دوم که برنده جایزه اسکار شد. مدال افتخار که توسط Dreamworks Interactive (استودیویی که توسط خود استیون اسپیلبرگ تأسیس شد) توسعه یافت، مدال افتخار در طول کار اسپیلبرگ در Saving Private Ryan تجلی یافت و تا حدودی از تجربیات پسرش در بازی افسانهای جیمز باند FPS، Goldeneye 007، الهام گرفت.
با استودیوی بازیهای تازه تاسیس اسپیلبرگ در پشت فرمان، همراه با موسیقی ارکسترال حماسی توسط آهنگساز مشهور مایکل جیاکینو، و دیل دای که به عنوان مشاور نظامی به پروژه ملحق میشود (دای در گروه برادران و اقیانوس آرام که توسط HBO تولید میشود خدمت خواهد کرد. مجموعههای تلویزیونی نیز واضح بود که چنین استعدادی به این معناست که مدال افتخار واقعاً چیز خاصی خواهد بود. مدال افتخار با بازی بازیگران به عنوان عامل OSS در جنگ جهانی دوم در اروپا، یک تیرانداز اول شخص بسیار مورد توجه و مخفیانه بود که وقتی بازیکنان پشت خطوط دشمن می رفتند، مدارک شناسایی جعلی را به صدا در می آوردند، دشمنان را در تاریکی ترور می کردند و با مشت می زدند. سوراخی در رژیم نازی این به سادگی چیزهای خارق العاده ای بود که نه تنها الهامات Goldeneye 007 خود را با افتخار در آستین دیجیتال خود می پوشاند، بلکه گیمرها را متوجه این ایده می کرد که جنگ جهانی دوم می تواند در شکل بازی های ویدیویی به همان اندازه که در فیلم جذاب بود، جذاب باشد.
بازی مدال افتخار: زیرزمینی (2000)
Medal of Honor: Underground با تکیه بر پایههایی که تنها یک سال قبل در مدال افتخار ایجاد شد، بار دیگر به گیمپلی مملو از مزاحمت متمایل شد که با انتخاب بازیکنان به عنوان Manon Batiste، یکی از فرماندهان مقاومت فرانسه، نسل قبلی خود را تعریف کرد. از سال 1940 شروع شد و در سال 1944 به پایان رسید، Medal of Honor: Underground روایت بلندپروازانه ای را به نمایش گذاشت که بازیکنان را از غرب اروپا تا شمال آفریقا و دوباره در یک FPS مخفی جهانی که در هر ذره ای ادامه دهنده مدال افتخار بود، باز می کرد. می خواستم.
بازی مدال افتخار: حمله متفقین (2002)
با گسترش رایانه شخصی به عنوان یک پلتفرم قدرتمند بازی، مدت زیادی طول نکشید که Medal of Honor از پیشرفتهای خود در پلی استیشن جهش کند و این دقیقاً همان چیزی است که در سال 2002 با مدال افتخار: Allied Assault انحصاری رایانه شخصی اتفاق افتاد. . Allied Assault با استفاده از نسخه اولیه موتور id Tech که از قضا اصلیترین فناوری گرافیکی مورد استفاده در فرانچایز Call of Duty بعدها بود، حماسیترین عنوان مدال افتخار تا به امروز بود که بازیکنان را از جهنم فرود در ساحل نرماندی برد. از طریق طیف وسیعی از عملیات های مخفی در سراسر اروپای غربی. یک تیرانداز بزرگ از هر نظر، Medal of Honor: Allied Assault همچنین چارچوبی را ایجاد میکند که بازیهای Call of Duty در اوایل جنگ جهانی دوم پس از عرضه آن فرنچایز در سال 2003 دنبال میشد. نه تنها این، بلکه توسعهدهنده Call of Duty Infinity Ward همچنین متشکل از توسعه دهندگانی است که روی سری مدال افتخار کار کرده اند، بنابراین خطوط اصلی طراحی در این مورد مطمئناً قابل مشاهده است.
بازی مدال افتخار: خط مقدم (2002)
نشان دهنده بازگشت این سری به پلی استیشن، Medal of Honor: Frontline، مزاحم ورودی های قبلی را با یک عروسک بزرگ قدیمی از بمب جنگی جهنم جایگزین کرد، و بازیکنان را به عنوان یکی از سه سرباز مختلف شرکت کننده در آمریکا، بریتانیا و شوروی انتخاب کرد. تئاترهای جنگ در مجموعه ای از ماموریت های تماشایی. یکی از پرفروشترین عناوین دوران خود، Medal of Honor: Frontline، لحنی را ایجاد میکند که سریال در آینده دنبال میشود و تا حدودی متأسفانه، از آهنگهای مورد توجهتر و آهستهتر اولین ورودیهای سری دور شده است.
بازی مدال افتخار: طلوع خورشید (2003)
تغییر به یک تئاتر کاملاً جدید جنگ، Medal of Honor: Rising Sun یک تنزل رتبه قابل اندازه گیری از هر نظر نسبت به آنچه قبل از آن بود، بود. اگرچه تغییر به سمت اقیانوس آرام بسیار خوشایند بود، فقدان جلای، هوش مصنوعی، تصاویری ضعیف و به طور کلی فقدان طراحی جالب ماموریت، مورد استقبال قرار نگرفت. مسلماً Medal of Honor: Rising Sun واضحترین نشانهای بود که نشان میداد سریال زمانی کاملاً چشمگیر اکنون به شدت در حال افول است و دنیایی دور از پروژه پرشور استیون اسپیلبرگ که آن را آغاز کرده بود.
بازی مدال افتخار: حمله به اقیانوس آرام (2004)
اساساً نسخه رایانه شخصی Medal of Honor: Rising Sun که یک سال قبل بر روی کنسول های آن روز منتشر شد، به طور شگفت انگیزی Medal of Honor: Pacific Assault بسیار بهتر از همتای کنسول خود بود و از پلتفرم رایانه شخصی بهره کامل برد. . Medal of Honor: Pacific Assault با سطوح بسیار بیشتر، جلوههای بصری بهبود یافته و تقویت کلی باگها و پولیش، تبدیل به یک تیرانداز مناسب در جنگ جهانی دوم شد، اما هرگز آرزوی چیزی بیشتر از این را نداشت.
بازی مدال افتخار: حمله اروپا (2005)
در سال 2005 مشخص بود که مدال افتخار به عنوان یک فرنچایز در حال تمام شدن است و شاید این موضوع در هیچ کجا بهتر از مدال افتخار: یورش اروپایی نشان داده نشده بود. یک تیرانداز کاملاً بینظیر، مدال افتخار: حمله اروپایی، بازیکنان را در کفشهای یک مامور OSS آمریکایی قرار میدهد که خود را به سالنهای جنگ در فرانسه، شمال آفریقا، اتحاد جماهیر شوروی و بلژیک میبیند. اگرچه بازگشت گیمپلیهایی که ذهنهای آشفتهتر دارند، مانند سرقت نقشهها و خرابکاری زیرساختها، مورد استقبال قرار گرفت، با این وجود، European Assault تا حد خستهکنندهای احساس میکرد. ما قبلاً همه چیز را تا این مرحله دیده بودیم و هیچ چیز جدیدی برای مجبور کردن بازیکنان وجود نداشت – به خصوص که اکتیویژن دنباله تیراندازی فوق العاده موفق خود، Call of Duty 2 را در همان سال عرضه کرده بود.
بازی مدال افتخار: هوابرد (2007)
با توجه به رکود این سری، واضح است که مدال افتخار: Airborne در سال 2007 باید کاری متفاوت انجام دهد تا این فرنچایز مرتبط بماند. خوشبختانه، Medal of Honor: Airborne این کار را انجام داد، حتی اگر در زمان خودش تا حدودی مورد قدردانی قرار نگرفت. Medal of Honor: Airborne با الهام گرفتن از نیروهای واقعی هوابرد جنگ جهانی دوم و نمایش تلویزیونی فوقالعاده گروه برادران HBO، بازیکنانی را داشت که با چتر به مکانهایی در سراسر سالنهای جنگ اروپا و آفریقای شمالی پرتاب میکردند. با این حال، جایی که Medal of Honor: Airborne واقعاً خودش را از هم جدا می کند، این است که چگونه به شما اجازه می دهد در هر جایی که دوست دارید فرود بیایید و اهداف خود را هر طور که دوست دارید دنبال کنید و به بازی نوعی غیرخطی بودن و باز بودن آن را بدهید. تا این مرحله با استفاده از هوش مصنوعی فوقالعاده هوشمندانه، حس واقعی مقیاس در نقشهها و برخی مکانیکهای تیراندازی رضایتبخش که به شما امکان میداد به گوشهها تکیه دهید و نارنجک بندازید، مشخص شد که Medal of Honor: Airborne بهترین چیز برای بیرون آمدن از محاصره شده بود.
بازی مدال افتخار (2010)
با توجه به اینکه Call of Duty با نام تجاری مدرنتری از جنگ با تلاشهای فراگیر خود در سال 2007، Call of Duty: Modern Warfare را پذیرفت، احتمالاً دیدن EA با عنوان Medal of Honor در سال 2010 نیز چندان غافلگیرکننده نبود. مدال افتخار که ریشه محکمی در روزها و هفته های آغازین درگیری واقعی افغانستان در سال 2001 داشت، از برخی جهات، مانند یک قدم به عقب از Airborne بود، زیرا سریال را با تله های خطی مشخص تری که پشت سر گذاشته بود آشنا کرد – و اکنون Call of Duty بطور سالانه از آن استقبال می کرد. جدای از روند تعقیب، تصاویر چشمگیر کمپین تک نفره با موتور Unreal Engine 3، همراه با حالت چندنفره رقیب سرگرم کننده (که به طرز عجیبی با موتور کاملاً متفاوت Frostbite کار می کرد)، هنوز Medal of Honor ارزش پذیرش را دارد.
بازی مدال افتخار: جنگجو (2012)
تنها دو سال بعد، مجموعه مدال افتخار بار دیگر به لطف پیشنهاد بسیار غیر الهام بخش سال 2012، خود را در وضعیت بسیار بدی قرار داد. ادامه مستقیم وقایع مربوط به مدال افتخار در سال 2010، مدال افتخار: Warfighter همان واحد نیروی دریایی SEAL را دنبال می کند که در برابر تهدید تروریستی که از بوسنی تا فیلیپین را در بر می گیرد، اما نمی تواند هیچ چیز جدید یا قابل توجهی در این زمینه انجام دهد. فرآیند Medal of Honor: Warfighter با یک خط داستانی درهم، هوش مصنوعی و فقدان تخیل در هر دو نوع ماموریت و حالتهای چندنفره آنلاین، مانند یک نادر جدید برای یک فرنچایز افسانهای بود که حداقل در این مرحله به نظر میرسید. قرار بود برای همیشه بررسی شود.
بازی مدال افتخار: بالاتر و فراتر (2020)
با این حال، خوشبختانه مدال افتخار برای همیشه مورد بررسی قرار نگرفت و عنوان اصلی بعدی آن چیزی کاملاً غیرمنتظره خواهد بود. اولین عنوان Medal of Honor در نزدیک به یک دهه و اولین عنوانی که به قلمرو VR منتقل شد، Medal of Honor: Above and Beyond مانند بازگشتی به عناوین قبلی این فرنچایز بود که بار دیگر بازیکنان را به عنوان یک عامل OSS انتخاب کرد. کمک به مقاومت فرانسه برای سرنگونی دولت نازی ویشی. اگرچه در جاهایی زمخت و فاقد برخی ارزشهای تولیدی، Above and Beyond را باید به خاطر تلاش برای بازگرداندن این سریال افسانهای به شیطنت مامور مخفیاش نسبت داد، نه اینکه صرفاً در صف قرار بگیرد و تبدیل به یک تیرانداز دیگر با تونالیته اسکیزوفرنی و مغزی شود. به علاوه، منفجر کردن پلها، تیراندازی به دشمنان و بیرون کشیدن اسناد کلیدی اطلاعاتی در VR نیز احساس خوبی دارد. در اینجا امیدواریم که Medal of Honor: Above and Beyond سرآغاز تجدید حیات این سریال زمانی مورد احترام باشد، نه اینکه نمادی از ناقوس مرگ آن باشد. به شما، EA.